خاطرات بودنت

ساخت وبلاگ
خداروشکر که باهم رفتیم پابوس امام رئوف،سلطان،آقا علی بن موسی الرضا(علیه السلام) وخییییلی خوشحالم که تونستم برم...ان شاءالله دفعه بعدی خودت هم گنبد و بارگاه طلایی رو با چشمای نازت ببینی و روی این سنگها خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 57 تاريخ : شنبه 8 دی 1397 ساعت: 13:16

دارم به این فکر میکنم که حالا که هرکسی سبک زندگی و خودشو داره و اصلا هم براش مهم نیست ممکنه بقیه از روشهای احتمالا غلط زندگی اونها، دارن آسیب میبینن و اذیت میشن و حتی زجر میکشن...پس چرا من یا بهتر بگم م خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 55 تاريخ : شنبه 8 دی 1397 ساعت: 13:16

فکرمیکردم تا آخر عمر دارمشون... کیفم،لباسم...پدرم،مادرم،خواهرم،برادرم،شوهرم،فرزندم،خانواده ام،... پولم،دارایی ام،زیبایی ام،سلامتی ام ... و ... ولی تازه دارم متوجه میشم اینا همیشگی نیستن، فقط همراهن... خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 8 دی 1397 ساعت: 13:16

پسته خندون مامان... قربون تکونای کوچولوت بشم وقتایی که تو اداره نشستم و تو بازیت میگیره...چقد دلم میخواد اون لحظه کللللی با صدای بلند قربون صدقه ات برم ولی حییییییییییییف!!!!! فقط تو دلم کلللی ذوقتو میکنم. فعلا فکر کنم با پاهای کوچولو و مردونه ا خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 52 تاريخ : دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت: 19:37

سلام

من الهه هستم،یک خانم 32ساله و در آستانه چشیدن طعم شیرین مادری...

میخوام از خودم بنویسم، تا خاطراتی که پشت سر گذاشتم و خواهم گذاشت از ذهنم نره

امیدوارم وبلاگم پایدار بشه

پس به امید دیدار...


برچسب‌ها: دلنوشته , آغاز , مرور خاطرات خاطرات بودنت...
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 49 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 12:42

نمیخوام شروع پستهام تلخ باشه ولی حال و هوای اینروزهام تلخه ومیخوام اینجابنویسم تا کمی آروم بشم،چون عادت به دردودل با نزدیکانم رو ندارم؛واصلا چه لزومی داره آدم عزیزاشو ناراحت کنه،خودشون به حد کافی ناراحتی دارن... سعی میکنم کاملا مختصر بنویسم: بهونه تل خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : مادربزرگم, نویسنده : elahe1364 بازدید : 79 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 12:42

من یک زنم،یک همسر،یک مادر و البته هنوزهم یک دختر و یک خواهر... میگن زنها حسودن...ولی من در نقش های بالا به هیچکدوم حسودی نمیکنم، به دخترم حسادت نمیکنم چون خدا بواسطه تو اونو به من هدیه کرده پس از دیدن محبت شما دونفر به هم حسادت نمیکنم ؛ بلکه دیدن این خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 12:42

قراره هفته آینده بریم سونوگرافی،البته مربوط به غربالگری مرحله2 هستنش ولی کاش فندقم یجوری خوابیده باشه که معلوم بشه دخمل یا پسمل... یکم بیشتر دوست دارم دخمل باشه،هنوز نمیدونم چرا....(آیکن ای خداااااا....)البته ان شاءالله که سالم و صالح باشه تو ای خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 54 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 12:42

سلاااام نی نی مون آبی شد...اونموقع که دکتر داشت سونو انجام میداد و بادقت همه چی رو بررسی می کرد اونقدر استرس داشتم که فقط صلوات میفرستادم(بلند بلنداااا) و میگفتم خداجونم فقط سالم و صالح باشه هرچی باشه فرقی نداره و خداجونم هم مث همیشه فوری امتحان خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 42 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 12:42

دیشب داشتم به اومدنت فکر می کردم... اون معده در د شدیییید اما شیرین که بعد از کلی آمپول و سرم بازم خوب نمیشد و وقتی هیچکس دلیلشو نمی فهمید یه احساس خوبی در قلبم جوونه میزد که شاید قراره یکی بهمون اضافه بشه...اون آزمایش پر از استرس که فقط دعا می خاطرات بودنت...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات بودنت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahe1364 بازدید : 45 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 12:42